آموختن الفبای زندگی در کلاس «ایران من»
نمایشگاه «ایران من» با هدف آموزش عملی حروف الفبا به کلاس اولیها در سالن مدرسه دایر شده است.
چهار خطه از نقشه ایران را به سالن اجتماعات مدرسه آوردهاند. از سیر تا پیاز خوراک، پوشاک و آداب و آیین مردمان استانهای مختلف کشور را به معرض دید بازدیدکنندگان گذاشتند. اما هدف، آموختن حرف «ای» و آشنایی با لغت «ایران» بود، با همه جاذبههای سرزمینی و فرهنگیاش.
تربیت همراه الفبا
کادر معاونت آموزشی مدرسه برای راه انداختن چنین نمایشی از چهار منطقه جغرافیایی، یکی، دو ماه برنامهریزی و هماهنگی کردند و با مشارکت مادران فعال دانش آموزان اسباب و لوازم مورد نیاز را تهیه و تدارک دیدند.
فاطمه پاشایی نژاد معاون آموزشی مدرسه در رابطه با این تلاش آموزشی میگوید: از ابتدای سال تحصیلی، حروف الفبا به اشکال مختلف و قالبهای عملی به دانش آموزان چهار کلاس پایه اول این مدرسه آموخته میشود و در کنار آن، مفاهیم تربیتی و محورهای اخلاقی نیز گنجانده و آموزش داده میشود.
به عنوان نمونه، برای حرف «آ»، جشن آب گرفتیم و از کارشناس اداره آب و فاضلاب دعوت شد و با بچهها از ارزش آب و صرفهجویی گفتند. برای تدریس حرف «ر» جشن تقدیر از زحمات مادران برگزار شد و بچهها با تدارک دیدن یک هدیه کاردستی، ادب و احترام به والدین را یاد گرفتند. برای تدریس حرف «نون»، با پخت نان، نعمت گندم و اهمیت مصرف درست نان آشنا شدند.
وی ادامه داد: در این مسیر، تلاش ما این است که دانش آموزان ضمن آموختن الفبا، در یک فعالیت مهارتمحور مثل تهیه لوازم اولیه نمایشگاه، پخت نان یا تهیه یک هدیه دستی مشارکت کنند و آموختههایشان را در متن زندگی واقعی تجربه کنند.
یادگیری مثل باقلوا
غرفه اول، مربوط به شهر یزد است و با انواع و اقسام شیرینیجات و غذاها، چشم و دل هر بازدیدکنندهای را به خود جلب میکند. سه تا از پسرهای کلاس اولِ 4 از جمله مهدی جلالی با لباس محلیطور، به عنوان مسئول غرفه منتظر دانش آموزان مدرسه و مادران بازدیدکننده بودند.
پشت سر هم ویژگیهای شهر یزد را برایمان میشمارد: ترمه، سفال، سرامیک، مس و... پرسیدم، «ترمه چیه؟» تندوسریع جواب داد: یک کاردستی که با انگشت بافته میشه. تارهایش ابریشم و پودها از جنس پشم و کرک هستند. برای روتختی و جانمازی استفاده داره. از 500 سال پیش هم در یزد بافته میشه و... !
امیرعلی اضافه میکند؛ مادرش از اینترنت اطلاعات را درآورده و نوشته و به او کمک کرده، مطالب را حفظ کند. در کنارش زحمت کشیده، اسباب لازم برای غرفه یزد را همراه دو مادر دیگر جمع و جور کرده است.
از دوستش محمدحسین نمککوبی هم پرسیدم، بهترین مشخصه شهر یزد چیه؟ جواب داد: «شیرینیهاش؛ قطاب، باقلوا، پشمک، حاج بادام و...» بعد از هر دوتایشان پرسیدم، از دیگر حروف الفبا کدام یکی را به یاد دارید؟ امیر علی جواب داد: حرف «میم» رو چون ماکارونی آوردیم مدرسه خوردیم. حرف «سین» رو هم دوست داشتم که سیب زمینی پختیم و خوردیم!
جشن گرفتن را دوست دارم
علی افسر پناه مسئول غرفه خطه شمال است. با لباس سنتی مازنیها ایستاده و تندتند جوابگوی سوال بروبچههای مدرسه است. اول از همه ترشیجات معروف شهرهای شمالی را از سیرترشی تا زیتون پرورده نام میبرد. بعد به محصولات کشاورزی و دست آخر به جاذبههای طبیعی و دریا و جنگل اشاره میکند.
از او هم پرسیدم، کدام بخش یادگیری حروف الفبا برایت جذابیت داشته و به یادت مانده؟ گفت: حرف «آ» را بیشتر از همه دوست داشتم، چون حرف اول الفباست و برایش جشن آب گرفتند. یک قطره آب چاقالو(عروسکی) هم بود که میگفت آب رو نباید اسراف کنیم. اگه شیر آب باز بود، باید سفتش کنیم تا الکی نریزه. آب هدر بره، دیگه برای دست شستن و خوردن نداریم.
مشق و کتاب و مدرسه کیف میده!
غرفه بعدی، با تور ماهیگیری و خرما و صنایع دستی، معلوم بود که متعلق به جنوبیهاست. دو دانش آموز عباپوش هم میزبان تازهواردها بودند. طوری تسبیح میگردانند و به متکای دستی لم دادند که انگار عرب تبارند!از امیر علی عارفی پور درباره مشخصههای منطقه جنوب سوال کردم در جواب گفت: سوغاتیهاش خرما، ماهی، صنایع دستیاش هم حصیر و سبدبافی است. دوباره پرسیدم؛ خورد و خوراکشان چیه؟ گفت: سمبوسه و قلیه ماهی. آخه مردم بیشتر تو دریا ماهیگیری میکنند ... ادامه دارد